نکتههای مادر سرآشپز: بر خلاف تصور من ترنج خیلی خوب آووکادو خورد. فکر نمیکردم طعمش رو دوست داشته باشه ولی با علاقه گاز میزد و میخورد. البته نهایت اندازهی یک قاشق غذا خوری خورده باشه. اگه شما هم خواستید آووکادو بدید به بچهتون حتما آووکادوی رسیدهای که سیاه هم نشده باشه انتخاب کنید. توی این کتابی که میخونم نوشته آووکادو بهترین و کاملترین میوه است برای بچهها.
Posts Tagged ‘بچه داری’
-
طرز تهیهی آووکادوی له شده
October 16, 2012 by الهه
Category بچه داری, ترنج | Tags: آووکادو,بچه داری,ترنج,عکس,غذا دادن,میوه | 2 Comments
-
به خاطر کوزه به سرها
October 13, 2012 by الهه
به کسی نگید ولی من تا امشب به ترنج آب نداده بودم. فیلتر آبمون تموم شده بود و هی یادم میرفت که فیلتر بخرم. آب لندن رو اگه فیلتر نکنید و باهاش چایی درست کنید یه لایهی ضخیم چربی روی چای جمع میشه. همه ظرفها هم بعد از شستن با این آب حتما لک میشن. من که جرات ندارم آب فیلتر نشده بخورم برای همین آب معدنی میگیرم ولی برای چایی آب رو فیلتر میکنیم و میجوشونیم و استفاده میکنیم. برای غذا پختن هم دل به دریا میزنم و به این امید که آب میجوشه از آب شیر استفاده میکنم. هر چند فکر کنم آب رودخونهی تیمز رو بدون هیچ تصفیهای میفرستند توی لولهها : |
خلاصه که امشب سعی کردم توی یه لیوانی که مثلا مخصوص آب خوردن برای اولین باره به ترنج آب فیلتر شدهی جوشیدهی خنک شده بدم … ولی دریغا که همهی فرش و صندلیهای اطراف و پرده و موکت آب خوردند ولی ترنج نه. لیوان رو مثل شمشیر تو هوا دور سرش میچرخوند و جیغ میکشید. یا اگه خسته میشد به عنوان دندونی ازش استفاده میکرد. تا اینکه پرتش کرد رو زمین و موفق شدم وسط گریه و جیغ و دادش یه قاشق رو جایگزینش کنم. به هر حال تجربهی آب خوردن موفقی نبود امشب.
Category بچه داری, ترنج, گامهای ترنج | Tags: آب,بچه داری,ترنج,دندان,عکس,غذا دادن | 1 Comment
-
ده نکته برای منجمد کردن، باز کردن یخ و گرم کردن غذای کودکان
September 29, 2012 by الهه
چند نکتهای رو که توی کتابها و توی راهنمای غذا دادنی که اینجا بهمون دادن خوندم و توی سایتهای مادرانه دیدم اینجا مینویسم شاید به درد بقیه هم بخوره.
۱- غذایی که برای بچهها میپزید رو حتما زود خنک کنید. برای اینکه باکتریها توش فرصت رشد پیدا نکنند. یخچال باید بین ۰ تا ۵ درجه باشه و فریزر کمتر از ۱۸- درجه.
۲- غذایی که توی یخچال گذاشتید باید بین یک تا دو روز خورده بشه. و غذایی که توی فریزر گذاشتید و یخ زده است بین ۶ تا ۸ هفته میتونه استفاده بشه.
۳- هیچ کدوم از ظرفهایی که مربوط به غذا خوردن بچه است نباید بیپیای* داشته باشه.
۴- برای باز کردن یخ غذا یا اون رو از شب قبل بذارید توی یخچال یا توی مایکروویو با تنظیم آب کردن یخ اون رو از حالت یخزده در بیارید. هیچ وقت غذا رو مستقیم گرم نکنید. حتما اول یخ اش باز شه.
۵- بعد از اینکه یخ غذا باز شد حتما باید دوباره داغ داغش کنید. به حدی که بخار ازش بلند شه. اگر توی مایکرویو گرم میکنید باید حتما خیلی هم بزنیدش چون ممکنه یه قسمتهایی خیلی داغ باشن. بعد از اینکه گرم کردید میتونید صبر کنید تا دوباره اون قدری خنک بشه که بتونید به بچه بدید.
۶- غذایی که دوباره گرم کردید رو نهایت تا ۱ ساعت بعد باید استفاده کنید چون بعدش توش باکتری رشد میکنه.
۷- گاهی برای اینکه غذایی که یخ اش باز شده موقع گرم شدن خشک نشه لازمه یه مقداری آب هم بهش اضافه کنید.
۸- اگر برای خنک کردن غذا عجله داشتید ظرف در بستهی غذا رو یا زیر آبی که از شیر میاد بگیرید یا توی کاسهای پر از آب بذارید. توجه کنید که حتما در ظرف غذا بسته باشه.
۹- از ظرفهای کوچیک پلاستیکی برای نگهداری غذا استفاده کنید. چون هم وقتی که غذا گرمه و میخواید سردش کنید این طوری زودتر خنک میشن و هم وقتی که میخواید از غذای یخزده استفاده کنید این طوری هر وعده رو جداگانه میتونید استفاده کنید. (توجه هم میکنید که ظرفها بیپیای نداشته باشن.)
۱۰- هیچ وقت غذایی که یک بار یخ زده و یخ اش باز شده رو دوباره منجمد نکنید.
اگر چیزی از قلم افتاده حتما برام کامنت بذارید که اضافه کنم.
*بیپیای = BPA
Category آموزش, بچه داری | Tags: بچه داری,غذا دادن | 4 Comments
-
منجمد کردن غذا
September 28, 2012 by الهه
هر بار برای ترنج غذا درست میکردم کلی اضافه میاومد چون فقط چند قاشق میخورد. باقی اش رو یا باید خودم میخوردم یا میریختم دور. کم هم نمیشه درست کنی چون بالاخره باید یه میزانی باشه که توی مخلوط کن بشه پورهاش کرد. نتیجه این شد که از این ظرفهای کوچیک در دار گرفتم. مثلا امروز یک پاپایا رو توی مخلوط کن ریختم و اندازهی ۵ وعده شد که یکی اش رو دادم ترنج خورد و چقدر هم دوست داشت چون شیرین بود. باقی اش رو هم ریختم توی این ظرفها و گذاشتم توی فریزر.
یه مدل دیگه هم هست که مثل قالب یخه. اگر شما خواستید بگیرید حتما نگاه کنید که بیپیای نداشته باشه و در داشته باشه.
پاپایا که سرد بود چون نپخته بودمش ولی اگر مثلا چیزی مثل سیب یا گلابی یا سیبزمینی رو پختیم باید به محض اینکه پوره کردیمش بذاریمش توی فریزر. میشه ریختشون توی این ظرفها و با در بسته چند دقیقه زیر آبی که از شیر میاد گرفت که خنک بشن و بعد گذاشت توی فریزر. برای باز کردن یخ هم باید از شب قبل از فریزر در بیاریم و بذاریم توی یخچال تا یخ اش آب بشه و اگر غذایی بوده که گرم بوده دوباره باید گرمش کنیم.
این طوری میشه غذاهای مثلا یک هفته یا حتی یک ماه رو توی یک روز پخت و دیگه احتیاجی نیست هر روز آشپزی کنیم یا غذای آماده به بچه بدیم.
Category بچه داری | Tags: بچه داری,غذا دادن,میوه,پوره | No Comments
-
گلابی
September 20, 2012 by الهه
سه روز اول بهش شیر برنج دادم، سه روز دوم موز له شده و امروز پورهی گلابی. صبح رفته بودم دندانپزشکی و نزدیک مطب دکتر یک بازارچهایه که میوههای تازه داره که کیفیتشون از میوههای فروشگاههای زنجیرهای مثل سینزبری و ازدا و تسکو و … بهتره. گلابی رسیده پیدا کردم که البته مزهاش اصلا به پای مزهی گلابیهای ایران نمیرسه.
دو تا گلابی رو پوست کندم و تخمهاش رو در آوردم و با یک کم آب توی یه قابلمه حدود ۷-۸ دقیقه پختمش. توی این کتابی که دارم نوشته ۴-۵ دقیقه ولی توی ۴-۵ دقیقه فقط آب جوش میاد که! بعد هم با چند قاشق آبی که توی قابلمه بود توی مخلوط کن (گوشتکوب برقی یا همون غذاساز که توی ایران میگن) ریختم. حاصل اینی شد که توی عکس میبینید. البته درست کردن این پوره به قیمت بیدار شدن با صدای مخلوط کن ترنج تموم شد.
ترنج ظاهرا دوست داشت. چون به جز قاشق اول باقی قاشقها رو پس نزد و اگر نگران بیرون روی و زیاد کار کردن شکمش نبودم یحتمل همهی کاسه رو بهش داده بودم چون با اشتها میخورد و میخندید.
Category بچه داری, ترنج | Tags: بچه داری,ترنج,عکس,غذا دادن,میوه,پوره,گلابی | No Comments
-
دندان دوم
September 19, 2012 by الهه
دندون دومش هم فکر کنم در اومد. نمیذاره که نگاه کنم. با دو دست باید دهنش رو باز کنم و هی زبونش رو هل بدم عقب. از روزی که دندون اول از لثه اومده بیرون هی سعی میکنه بمکدش و به عنوان جسم خارجی باهاش برخورد میکنه. انگار که یه چیزی توی دهنشه و داره میمکدش. خیلی صورت و لبهاش خندهدار میشن. البته شبها هم نمیذاره بخوابیم. خیلی بیدار میشه.
به تکنولوژی تنها حموم کردنش هم امروز دست پیدا کردم. البته خیلی همکاری کرد و مثل بارهای قبل که با داریوش میبردمش حموم پاش رو توی آب نمیکوبید و هی سعی نمیکرد با صورت شیرجه بزنه توی وانش.
Category ترنج, گامهای ترنج | Tags: بچه داری,ترنج,حمام,دندان,عکس | 1 Comment
-
موز
September 17, 2012 by الهه
بهش موز دادم. اول یک سوم موز رو گذاشتم روی میزش. یه نگاه به اون میکرد و یه نگاه به ما و میخندید و بعد شروع کرد سُر دادن موز روی میز. برش داشتم بردم طرف دهنش اول مکیدش بعد سعی کرد با لثه و اون فسقل دندونش گازش بگیره. معلوم بود که دوست داره. یه تیکهی گنده ازش کند که من زهره ام رفت. ولی توی دهنش فکر کنم لهش کرد و خورد. یه بار هم خودش موزه رو برداشت و سعی کرد بخوره. اون آخرها حس کردم توی گلوش گیر کرده که بیخیال شدم و باقیموندهی موز رو با چنگال خوب له کردم و با قاشق یک کمی بهش دادم. مثل روز اول شیربرنج خوردندش خیلی محتاط بود ولی میخورد و پس نمیزد.
از آزمایش امروز به این نتیجه رسیدم که از روش بیبی لد وینینگ میترسم و بهتره فعلا غذای پوره شده با قاشق بهش بدم. حالا شاید یه بار دیگه با هویج پخته شده هم امتحان کنم ببینم چطوریه واکنشاش.
Category بچه داری, ترنج | Tags: بچه داری,ترنج,غذا دادن,موز,میوه | No Comments
-
شیربرنج اولی
September 14, 2012 by الهه
بالاخره روز موعود فرا رسید و من صبح کلهی سحر بیدار شدم و شیر دوشیدم و همه چیز رو آماده کردم که به ترنج شیر برنج بدم. ولی دوست نداشت.
قاشق اول رو خودم گذاشتم دهنش که اول میخواست خودش قاشق رو بگیره ولی بردم قاشق رو نزدیک دهنش و از چشیدن طعم شیر برنج صورتش رو جمع کرد. فکر نمیکردم واکنش اش این طوری باشه. چون هر چیزی که به دستش میرسه رو با اشتیاق شروع میکرده گاز گرفتن و مکیدن. بعد دیگه قاشق رو دادم دستش که یه مقدار بازی کنه باهاش. باباش هم اون آخر اومد دوباره امتحان کنه که اون هم موفق نبود.
بازم فردا امتحان میکنم ببینم چی میشه. کلا توی صندلی نشستن رو هم خیلی دوست نداره. زود حوصلهاش سر میره و شروع میکنه به غر زدن.
امروز راستی ۶ ماهش شد.
Category بچه داری, ترنج, گامهای ترنج | Tags: بچه داری,ترنج,داریوش,عکس,غذا دادن | 4 Comments
-
آماده برای اولین قاشق
September 14, 2012 by الهه
فردا صبح میخوام غذا دادن به ترنج رو شروع کنم. کلی شیشه شیر و وسایل شیردوشی رو شستم و استریل کردم. قاشق و کاسه هم شستم و خشک کردم و کنار گذاشتم که صبح بیبی رایس (برنج پختهی خشک شدهی مخصوص بچهها) رو با شیر خودم قاتی کنم و بهش بدم. احتمالا از هر دو روش بیبی لد وینینگ و اسپون فیدینگ استفاده کنم. یعنی هم بذارم خودش غذا بخوره هم با قاشق غذای پوره شده بهش بدم.
Category بچه داری, ترنج, گامهای ترنج | Tags: بچه داری,ترنج,شیر دادن,غذا دادن | No Comments
-
درد شیر دادن
September 11, 2012 by الهه
داشتم عکسهام رو ادیت میکردم رسیدم به عکسهای روز بعد از به دنیا اومدن ترنج. شیر که میخورد من درد میکشیدم. حتی تا چند هفته بعد من داد میکشیدم یه وقتهایی. نوزاد که شروع میکنه به مکیدن، نوک سینهها از درد منفجر میشه. بعدش هم که ترک میخورند و زخم میشند و خون میاد ازشون. کرِمهای مختلفی هستند که قراره درد و التهاب رو کمتر کنند ولی به من که کمک زیادی نکردند.
حالا من توهم این رو هم داشتم که شیر ندارم … دیگه حال من رو خودتون تصور کنید. اون میخ طویله هم به دستم بود که هی میخورد به این طرف اون طرف دلم ضعف میرفت از درد.
Category بچه داری, ترنج | Tags: الهه,بچه داری,ترنج,شیر دادن,عکس | 3 Comments