سه روز اول بهش شیر برنج دادم، سه روز دوم موز له شده و امروز پورهی گلابی. صبح رفته بودم دندانپزشکی و نزدیک مطب دکتر یک بازارچهایه که میوههای تازه داره که کیفیتشون از میوههای فروشگاههای زنجیرهای مثل سینزبری و ازدا و تسکو و … بهتره. گلابی رسیده پیدا کردم که البته مزهاش اصلا به پای مزهی گلابیهای ایران نمیرسه.
دو تا گلابی رو پوست کندم و تخمهاش رو در آوردم و با یک کم آب توی یه قابلمه حدود ۷-۸ دقیقه پختمش. توی این کتابی که دارم نوشته ۴-۵ دقیقه ولی توی ۴-۵ دقیقه فقط آب جوش میاد که! بعد هم با چند قاشق آبی که توی قابلمه بود توی مخلوط کن (گوشتکوب برقی یا همون غذاساز که توی ایران میگن) ریختم. حاصل اینی شد که توی عکس میبینید. البته درست کردن این پوره به قیمت بیدار شدن با صدای مخلوط کن ترنج تموم شد.
ترنج ظاهرا دوست داشت. چون به جز قاشق اول باقی قاشقها رو پس نزد و اگر نگران بیرون روی و زیاد کار کردن شکمش نبودم یحتمل همهی کاسه رو بهش داده بودم چون با اشتها میخورد و میخندید.