RSS Feed

گاز و جیغ

2012/07/04 by الهه

همین طور آب از لب و لوچه‌اش آویزونه و لباس‌هاش خیس می‌شن. امروز هر کاری کردم که اون پستونک دندونی که براش گرفتم رو توی دهنش نگه دارم یا بدم دستش که خودش بخوره فایده نداشت و قبول‌اش نکرد. لباس‌های خودش و لباس‌های من و هر چیزی که دم دست‌اش باشه رو عوض‌اش می‌کشه طرف دهن‌اش. امروز انگشت من رو هم به زور کشید توی دهنش و با لثه‌هاش شروع کرد گاز گرفتن. هنوز ولی تیزی دندون یا حتی سفتی‌اش رو حس نمی‌کنم.

دیروز متوجه شدم که داره با گبه حرف می‌زنه. حرف که نه، همون بق بقویی که بچه‌ها می‌کنند. امروز به وضوح از دیدن گبه ذوق کرده بود و جیغ می‌کشید براش.

دم غروب هم که داشتم شیر می‌دادمش هی به صورتم دست می‌کشید. انگار که تازه کشف کرده بود. ناخن‌هاش رو هم خوش‌بختانه دیشب گرفتم و بدون درد لذت می‌بردم از لمس دست‌هاش.

دیشب هم به توصیه‌ی این بازرس‌های بهداشت و سلامتی که میان خونه سر می‌زنند به من و ترنج (هلث ویزیتور رو آخه چی ترجمه کنم؟) یه مقدار روغن زیتون به سرش زدم که پوسته‌هایی که چند هفته است داره رو با شونه بتونم از سرش جدا کنم. اما انگار یه مقدار نزدم یه کاسه روغن زیتون روی سر طفلکی خالی کردم. بعد از اینکه حموم‌اش کردم دیشب با اینکه دو بار موهاش رو شستم بازم روغنی مونده و دخترم بوی روغن زیتون می‌ده و کاملا می‌شه خوردش.


No Comments »

No comments yet.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.