ما هنوز موفق نشدیم که برنامهی منظمی به خواب ترنج بدیم. یعنی شاید ترنج هنوز تصمیم نگرفته لطف کنه و یه مقدار منظم بخوابه. تقریبا هر وقت دوست داره میخوابه و هر وقت دوست داره بیدار میشه. البته بیشتر شبها ۵-۴ ساعت پشت هم میخوابه ولی شبهایی هم هست که دو سه بار در طول شب بیدار میشه برای شیر خوردن. البته چند روزیه که من در طول روز بالش میذارم روی پام و روی تخت میشینم و با تکون تکون دادن پام سعی میکنم بخوابونمش که گاهی موفق میشم و نیم ساعت و بعضی وقتها ۳ ساعت ترنج میخوابه. اون چند روزی که داریوش بیمارستان بستری بود ناچار بودم که حتما در طول روز بخوابونمش که بتونم به کارهای خونه برسم.
همین الان هم تقریبا همهی راهها رو امتحان کردیم ولی هنوز نخوابیده و گریه میکنه و غر میزنه. این گریهها و غر زدنها نسبت به دو ماه اول کمتر شده و بعضی شبها حتی بدون گریه و خونه رو روی سرش گرفتن میخوابه. احساس میکنم دلدرد داره. یه قاشق کوچیک کلپُل بهش دادیم و به نظر الان آرومتر میاد.
به همه چیز چنگ میزنه تازگیها. البته از همون روزهای اول شروع کرده بود و موهای من رو میکشید وقتی بغلش میکردم. امروز صبح اول چند بار دست کشید به موهام. احساس کردم داره ناز میکنه. خوشحال شدم. بعد یوهو چنگ زد بهشون مثل افسار اسب کشید.