این چهرهی ترنج که در عکس مشاهده میکنید در بهترین حالت امروز بود. امروز صبح شال و کلاه کردیم و رفتیم برای مراسم فارغ التحصیلی داریوش که در رویال فستیوال هال برگزار میشد. داریوش چند ماه قبل از به دنیا اومدن ترنج دفاع کرده بود ولی کارهای نهایی تز دکتراش تا همین چند ماه پیش طول کشیده بود و برای همین مراسمش به تاخیر افتاده بود.
هرچقدر که ترنج در همهی مهمانیها با ما همکاری کرده بود و خیلی اذیتمون نکرده بود امروز همه رو یک جا جبران کرد.
ترنج بدخواب شدهی گرسنهی خستهی از در و دیوار بالا رونده تا پیش از شروع مراسم که از پلههای داخل سالن ده بار بالا رفت و ده بار پایین اومد. مراسم هم که شروع شد با موسیقی خوشحال شد ولی کار به سخنرانی که رسید با جیغ و داد من رو مجبور کرد که از سالن برم بیرون. توی راهرو میدوید و بغل هر کسی که ذرهای روی خوش بهش نشون میداد میرفت. دوباره که برگشتیم داخل از دست زدن جمعیت برای فارغ التحصیلان هیجان زده شده بود و چنان دست میزد و از ذوق جیغ میکشید که مردم برمیگشتن نگاهمون میکردن و یه وقتهایی هم خسته میشد و باز من پیش از به فنا دادن سخنرانی اساتید دانشگاه میبردمش بیرون. یه بادکنک بنفش هم به زور از یکی از میزهای توی راهرو کنده بود و بادکنک بدو، ترنج بدو، من بدو.
شکر خدا داریوش هم آخرین نفری بود که اسمش خونده شد و من خیلی شانسی توی سالن بودم و براش دست زدم و هورا کشیدم و ترنج در همان زمان مشغول چپاندن ۴ تا پفک همزمان توی دهنش بود.
وقتی میخواستیم عکس بگیریم به هیچ وجه راضی نشد بخنده و حتی به دوربین هم به زور نگاه میکرد. از در سالن که بیرون اومدیم توی کالسکه خوابش برد. من هم اگه توی کالسکه بودم بعد از اون همه دویدن خوابم میبرد والا.
انقدر خسته شده بود امشب که همین نیم ساعت پیش قبل از من دوید توی اتاق و از تخت رفت بالا و دراز کشید تا من بهش شیر بدم و ۱۰ دقیقه بعد خوابش برد. همیشه این مراسم خواب آغشته به گریه و جیغ از اعماق نافش بود که امشب این طور نشد.
کشتم خودم رو تا این چند خط رو نوشتم. نوشتن خیلی سختم شده. نمیتونم تمرکز کنم. شاید برای اینه که خیلی کم مینویسم، نمیدونم.
Kheili kheili naz shodi Elahe, Boos barat :*
:*
تصور صحنه شب خوابیدنش خیلی خوب بود :))پس راهش همینه که هر روز یه ماراتن داشته باشید :دی
فارغ التحصیلی جناب داریوش هم مبارک با آرزوی موفقیتهای روزافزون
مبارکه الهه جون. اون مدرک در واقع مال همه تونه…خسته نباشین و مبارک هر سه. در ضمن فکر خوبیه که اگه خودت از پا نمی افتی ترنج خانوم گل و بلبل رو روزها براش بازیهای پر تحرک فراهم کنی که شبها آسوده بخوابه…ببوس خوشگل خانوم رو. دلم براش تنگ شده…
خسته نباشیدهرسه…ومبارک باشه امیدوارم همیشه در بالاترین پله های موفقیت باشید…
خیلی مبارکه الهه جان! شما سه تا چه قدر شبیهین به هم دیگه! 🙂 نگاهِ ترنج پرایس لس هست در این عکس! :))
خیلی تبریک.ایشالله ترنج دکترای خودش دیگه شیطنت نمی کنه.