مامان آلبومهای قدیمی رو آورده بود که من نگاه کنم. اسکنر که نداشتیم برای همین با دوربین ام از عکسهای توی آلبوم عکس گرفتم.
این عکس مامان بزرگ و بابا بزرگمه، مامان و بابای مامان، که سال ۱۳۳۳ گرفته شده. نامزد بودند اینجا. مامان بزرگم سیزده ساله بوده. با عکسهای سیزده سالگی خودم مقایسه میکنم وحشت میکنم. چرا پس من اونقدر زشت بودم ۱۳ سالگی؟
این هم منم. نمیدونم قبل از یکی سالگیه یا بعدش. ولی قطعا به دوسالگی نمیرسه.
یه مقدار ترنج شبیه منه، نه؟
توی عکس پایینی فکر میکنید کدوم یکی منم؟ کلاس دوم دبستان بودم اینجا.
حدستون احتمالا درسته. اونی که ردیف آخر ایستاده منم. اصلا نمیتونستم بشینم. اون موقع هم قدم به نسبت همکلاسیهام بلند بود (نه مثل الان) برای همین همیشه نیمکت آخر بودم.
خنده ی ِ ترنج خیلی شبیه تو هست! این عکسِ پدربزرگ و مادربزرگ خیلی خوبه! 🙂
ای ول! خیلی شبیهه شماست ترنج جون 🙂
دخترتون دقیقن تکرار کودکی های مادرشه…
درست مثل من