RSS Feed

Posts Tagged ‘داریوش’

  1. خواب نامنظم و چنگ منظم

    July 2, 2012 by الهه

    ما هنوز موفق نشدیم که برنامه‌ی منظمی به خواب ترنج بدیم. یعنی شاید ترنج هنوز تصمیم نگرفته لطف کنه و یه مقدار منظم بخوابه. تقریبا هر وقت دوست داره می‌خوابه و هر وقت دوست داره بیدار می‌شه. البته بیشتر شب‌ها ۵-۴ ساعت پشت هم می‌خوابه ولی شب‌هایی هم هست که دو سه بار در طول شب بیدار می‌شه برای شیر خوردن. البته چند روزی‌ه که من در طول روز بالش می‌ذارم روی پام و روی تخت می‌شینم و با تکون تکون دادن پام سعی می‌کنم بخوابونمش که گاهی موفق می‌شم و نیم ساعت و بعضی وقت‌ها ۳ ساعت ترنج می‌خوابه. اون چند روزی که داریوش بیمارستان بستری بود ناچار بودم که حتما در طول روز بخوابونمش که بتونم به کارهای خونه برسم.

    همین الان هم تقریبا همه‌ی راه‌ها رو امتحان کردیم ولی هنوز نخوابیده و گریه می‌کنه و غر می‌زنه. این گریه‌ها و غر زدن‌ها نسبت به دو ماه اول کمتر شده و بعضی شب‌ها حتی بدون گریه و خونه رو روی سرش گرفتن می‌خوابه. احساس می‌کنم دل‌درد داره. یه قاشق کوچیک کلپُل بهش دادیم و به نظر الان آروم‌تر میاد.

    به همه چیز چنگ می‌زنه تازگی‌ها. البته از همون روزهای اول شروع کرده بود و موهای من رو می‌کشید وقتی بغلش می‌کردم. امروز صبح اول چند بار دست کشید به موهام. احساس کردم داره ناز می‌کنه. خوشحال شدم. بعد یوهو چنگ زد بهشون مثل افسار اسب کشید.


  2. حال داریوش

    June 24, 2012 by الهه

    خدا رو شکر امروز صدای داریوش خیلی بهتره. دیروز هر بار زنگ می‌زدم فقط چند ثانیه حرف می‌زد. ولی هنوز سرم وصله بهش و آنتی بیوتیک های مختلف می‌زنن و انقدر سر دردش بد بوده که مسکن تزریق کردن بهش.

    صبح بلند شدم از استرس سه جور غذا درست کردم.


  3. همین کم بود

    June 22, 2012 by الهه

    داریوش رو بستری کردن. چند روز بود که می‌گفت انگار سرما خورده و از دیروز تب و لرز شدید داشت. عصر با یکی از دوست‌هامون که پزشکه صحبت کرد و اون گفت برو اورژانس چون احتمالا با این نشونه‌ها ریه‌ات عفونت کرده و حتی شاید برای ترنج خطرناک باشه. رفت بیمارستان و بعد از چند ساعت خبر داد که دارن بستری‌اش می‌کنند. تشخیص اولیه‌ی دکتر ذات الریه است. توی سایت ان‌اچ‌اس خوندم که اگه ذات الریه باشه ممکنه تا دو هفته نگهش دارن و آنتی‌بیوتیک بهش بدن. نمی‌دونم من و ترنج تنهایی باید چی کار کنیم؟ امشب که غنا اومده پیشمون. باید برای روزها و شب‌های دیگه اگه مرخص‌اش نکنند بگم بازم یکی بیاد بمونه پیشمون.