ترنج یه بار دیشب وقتی من از حمام اومده بودم گریه کرد که من شک کردم ولی مطمئن نبودم برای چیه اما امروز که دوباره بعد از حمام من رو دید و گریه کرد مطمئن شدم ماجرا از کجا آب میخوره. خانم از حولهای که به سر من پیچیده شده میترسه! حالا یه بار باید روسری سرم کنم ببینم بازم میترسه یا اون ترکیب حولهی روی سر پیچیده شده میترسوندش.
داریوش عصری رو به کمد میگه: ترنج بیا بیرون! بعدش گبه دم در هوا از کمد اومد بیرون.
پ.ن: انقدر که دیکته ام خوبه حوله رو هوله نوشته بودم اول. هنوزم شک دارم کدوم درسته.
همون – حوله – درسته . هوله البته کاربردی نداره ولی از ریشه هول یعنی ترس میاد.